به من که قرار شد ازین به بعد امروز تولدم باشه.
این حدود یک سالی که گذشته بی شک ازون سالا بود که عمرا فکر نمیکردم اینجوری بگذره. عمرا پارسال فکر نمیکردم اینقدر چیزهای مختلف رو تجربه کنم و عمرا فکر نمیکردم اینجا باشم. از اینکه اینجای زندگیمم خیلیییییی راضیم و خوشحال ولی کاش میدونستی چه قدررررررررر میترسم. میترسم که اگه اینقدر اتفاقات مختلف که حتی از ذهنم گذر نمیکرد افتاد، برای سال دیگه دنیا چه خوابی برام دیده و سال دیگه این موقعها کجام.. شاید بتونم بگم آینده برام ترسناک تره به نسبت سالهای قبل. شاید به خاطر اینه که قبلا خیلی چیز مهمی برای از دست دادن نداشتم یا شاید متوجه نبودم اصلا، ولی الان خیلی چیزا دارم که ممکنه یه روز ببینم دیگه ندارم.. میترسم از از دست دادن.. من اون آدم قویی که بقیه میبینن نیستم، میترسم تنهایی دیگه نتونم ادامه بدم، نتونم بازم وایستم ببینم تهش که چی.. ولی آدمی به امید زنده است؛ مگه نه؟ امیدوارم ۲۰ سال خوبی باشه، عین ۱۹.
- ۰۰/۰۷/۰۷