عشق به وجود میاد؟
مدتیه که باز خیلی درگیر رشته ایَم که میخونم. خیلی دارم به این تئوری فکر میکنم که میگن با گذشت زمان عشق به وجود میاد، یعنی اگه بخوام بیشتر توضیح بدم این که میگن شما بی هیچ شناخت چندانی صرفا با اشنایی خانواده و یکی دو دفعه صحبت کردن با هم، به شکل ستنی ازدواج میکنین و اینکه میگن با گذشت زمان و شناخت کاملتر همدیگه، عشق بینتون به وجود میاد. دارم به این فکر میکنم که اون ادم توی اون شرایط وقتی دیگه راه برگشتش خیلی سخته و داره با یکی ۲۴/۷ زندگی میکنه باید یه جوری به حسی که نسبت به طرف مقابلش داره بگه عشق شاید. یعنی شاید اون ادم داره خودش رو متقاعد میکنه که اره این عشقه و این زندگی خیلی خوبه چون راه دیگه ای نداره یا راه های دیگهاش خیلی سخت تر از ادامه دادن اون رابطه است. ایا واقعا عشقه؟ شاید برای رشته هم همینه یا شایدم دارم بولشت میگم. شاید اگه زمان بگذره ببینم همچین بی راه هم نمیگفتن و با گذشت زمان و شناخت ِبیشتر، اون علاقه شکل میگیره، و من بعدا ممکنه ببینم که واقعا دوست دارم این رشته رو، و شایدم نه. یعنی قاعدتا نسبت به هر چیزی با گذشت زمان علاقه شکل نمیگیره، چه بسا که خیلی از همون ازدواجا که مثال زدم به طلاق و این داستانا ختم میشه ولی خب. شاید هرچی که بگذره من احساسم به رشته ای که میخونم همین باشه و من فقط یاد بگیرم کنار بیام باهاش و عادت کنم و دیگه سختم نباشه و به این حالت خودم بگم علاقه ایجاد شده؟ اگه همیشه بدم بیاد چی؟ اگه واقعا پشیمون باشم که چرا این رشته رو خوندم چی؟ شاید بعدا همچنان از یه سری چیزاش بدم بیاد ولی از یه سری چیزاشم واقعا خوشم بیاد ( این به اون سر؟)، به طوری که دلم اون موقع واقعا خوشحال باشه که این راهو اومدم، اونوقت چی؟ تف تو اینکه ادم هیچوقت نمیدونه چی بده چی خوب. کاش میدونست.
- ۰۰/۰۸/۱۴
درباره عشق که هیچی
ولی درباره رشته تحصیلی، قراره باقی عمرتون به نحوی باهاش درگیر باشید، به خصوص اگه خوش شانس باشید و کار مرتبط باهاش پیدا کنید
اینکه از چندتا درسهاش بدتون بیاد درباره اکثر رشته ها همینطوره ولی اینکه مجموعه کلش قراره چی ازتون بسازه خیلی مهمه که اون رو دوست داشته باشید
لامصب دنیا هیچ وقت ایده آل نمیشه پس لااقل توی واقعیت بهترین چیزی که باهاتون همخونی داره رو انتخاب کنید ، هرچند شجاعت میخواد جلوی راه رفته رو گرفت